پایان نامه ارشد:انواع سیاست جنایی به مفهوم عنصر نظام
نوشته شده توسط : admin

پایان نامه بررسی انواع سیاست جنایی به مفهوم عنصر نظام

روش پژوهش

روش پژوهش که در لسان دانشجویان حقوق بیش تر به مفهوم روش جمع آوری داده است، کتابخانه ای ست. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مفهوم روش کتابخانه ای در عصر حاضر بسیار گسترده شده و شامل بهره گیری از اطلاعات فضای مجازی نیز می شود.

ز. سامانه پژوهش

فصل بندی پژوهش به شرح ذیل است :

فصل اول شامل تبیین مفاهیم اساسی پژوهش؛ نظام سیاست جنایی وخانواده ست.

فصل دوم شامل خانواده در نظام سیاست جنایی و توضیح جایگاه واصول جایگاه آن است.

فصل سوم شامل جهت گیری های کلی سیاست جنایی در نظام حقوق خانواده ست.

تحلیل نظام حقوق خانواده با رویکرد سیاست جنایی مستلزم آشنایی با مفاهیم و سیر تاریخی این حوزه از دانش می باشد.از این رو با بیان تاریخچه، تفکیک مفاهیم مشابه و پس از آن معنای مورد نظر در پژوهش حاضر، به این مهم می پردازیم.

مبحث اول: تاریخچه و تبیین سیاست جنایی

ابتدا سیر تاریخی کوتاهی از سیاست جنایی، توسعه و پیشرفت آن به عنوان علمی جدید و میان رشته ای بیان شده، سپس تفکیک میان علم سیاست جنایی، نظام سیاست جنایی و سیاست جنایی به عنوان جزء و عنصری از نظام مزبور و در پایان تبیین عناصر تشکیل دهنده سیاست جنایی در معنای سوم(جزئی از نظام) در این فصل مطرح می شود.

در باب سیر تحول معنایی اصطلاح«سیاست جنایی» سخن بسیار رفته است. به طور خلاصه می توان گفت واژه فوق ابتدا به مفهوم سیاست کیفری، سپس در معنای سیاست جنایی به مفهوم یکی از عناصر نظام پیشگیری هر جامعه که از نظر کمّی دارای بیشترین میزان بکارگیری است و نهایتاً به مفهوم نظام سیاست جنایی مورد عنایت اندیشمندان علم جنایی قرار گرفت.

همان گونه که بارها گفته شده، اصطلاح سیاست جنایی به فوئر باخ در سال 1803 نسبت داده می شود، با اينحال گرچه وي نخستين مبتكر اين اصطلاح به شمار مي رود ولي منظور وی از سياست جنايي«سیاست کیفری» است.

دوندیو دوابر سیاست جنایی را« هنر و فنی می داند که موضوع آن کشف روشهایی است که مبارزه موثر علیه جرم را میسّر می سازد» و در توضیح این تعریف، بیان می دارد که منظور او مفهوم مضیّق سیاست جنایی یعنی«سیاست کیفری» است.[1] اگر چه تعریف مزبور بیش تر بیانگر معنای دوم است. این معنا در توضیح ذیل صریحاً ذکر شده است.

سیاست جنایی از یک سو، با تجزیه و تحلیل و فهم یک امر خاص در جامعه، یعنی پدیده مجرمانه و از سوی دیگر، با عملی ساختن یک استراتژی(راهبرد) به منظور پاسخ به وضعیت های بزهکاری یا انحراف، در ارتباط است.[2]

تا اواسط سده بیستم، مفهوم مضیّق سیاست جنایی، بدون تفکیک میان مفهوم سیاست جنایی و نظام سیاست جنایی مورد توجه اندیشمندان علوم جنایی بود. در اين هنگام با همّت مارک آنسل، بر ضرورت عدم تلقی سیاست جنایی تنها در حدّ حقوق و سیاست کیفری تأکید شده و ضمن برجسته کردن ویژگی مضاعف آن یعنی – علم مشاهده و مطالعه و هنر، فن یا استراتژی روش مند واکنش علیه جرم- پیشنهاد کرد سیاست جنایی را، واکنش سازمان یافته و سنجیده جامعه علیه فعالیتهای مجرمانه، منحرفانه یا ضد اجتماعی تلقي كنيم.

نگرش سیستمی به مجموعه سیاست ها با پژوهش های استادان میری دلماس مارتی و کریستین لازرژ، رشد و توسعه یافت. در این قسمت به یک نمونه از تعاریفی که بیانگر نگرش سیستمی به سیاست جنایی است بسنده شده، توضیحات بیش تر در مباحث بعدی ارائه می شود.

«فون لیست در کتاب رساله مفصّل حقوق کیفری آلمان، سیاست جنایی را مجموعه ی منظم اصولی می داند که دولت و جامعه به وسیله آن، مبارزه علیه بزه را سامان می بخشد.» [3]

امروزه سیاست جنایی در سه مفهوم دانش سیاست جنایی، نظام سیاست جنایی و سیاست جنایی به مفهوم یکی از عناصر نظام سیاست جنایی، به کار می رود. با ذکر نمونه هایی از تعاریف پژوهشگران این حوزه، به تبیین سیاست جنایی به معنای جزئی از نظام پرداخته می شود.

«دانش سیاست جنایی شامل مطالعه اقدام ها و تدبیرهای متنوعی که دولت و جامعه مدنی (از طریق اجزاء مختلف تشکیل دهنده خود) اختصاصاً برای سرکوبی پدیده مجرمانه، پیشگیری از آن، حمایت از بزه دیدگان مستقیم و غیر مستقیم بزهکاری در نظر گرفته و در قالب آیین ها و روش های مختلف، به عنوان پاسخ به وضعیت های پیش جنایی یا ماقبل بزهکاری، جرایم ارتکابی و نیز ترمیم آثار زیان بار جرم از جمله پیشگیری از تکرار جرم اعمال می کنند»[4]

نکات قابل توجه در این تعریف، تفکیک سه مرحله: موقعیت ماقبل بزهکاری، حین ارتکاب جرم و ترمیم آثار پدیده مجرمانه از یکدیگر و قابلیت اعمال سیاست در قبال بزه کار و بزه دیده هر دو است.

کوش، دانشمند فرانسوی سیاست جنایی را به عنوان علمی کاربردی که هدف آن موفقیت عملی در سازمان دهی عقلانی و مؤثّر مبارزه با جرم، تعریف می کند.[5]

سياست جنايي را مي توان از حيث مرجعي كه از آن اخذ مي شود به سياسي جنايي علمي يا پوزيتيو[6] و سياست جنايي ايدئولوژيك يا هنجاري (نرماتيو[7]) تقسيم بندي نمود.[8]

در عبارت فوق منظور نویسنده نظام سیاست جنایی است.

حال که مفاهیم از یکدیگر تفکیک شده و دانش سیاست جنایی نیز تعریف شد به مفهوم سیاست جنایی به عنوان عنصری از نظام سیاست جنایی می پردازیم.

مبحث دوم: ویژگی­های سیاست جنایی در مفهوم عنصر نظام سیاست جنایی

همان گونه که گفته شد یکی از مفاهیم سیاست جنایی، سیاست جنایی به عنوان جزء و عنصری از نظام سیاست جنایی است که در این قسمت با ذکر تعاریفی از پژوهشگران این حوزه به این مفهوم می پرداریم.

«سیاست جنایی از یک سو، با تجزیه و تحلیل و فهم یک امر خاص در جامعه، یعنی پدیده مجرمانه و از سوی دیگر، با عملی ساختن یک استراتژی (راهبرد) به منظور پاسخ به وضعیت های بزهکاری یا انحراف، در ارتباط است»[9]

به عبارت روشن تر کشف و تبیین مسئله و ارائه راه حل مسئله دو فرآیند هستند که برآیند آن ها سیاست جنایی ست.

در توضیح کشف و تبیین مسئله به این مثال توجه کنید: دو شخص که موقتا باید در یک اتاق بسر برند، در مورد باز یا بسته بودن پنجره مشاجره می کنند. شاید در وهله اول به نظر برسد چون پنجره را نمی توان همزمان باز یا بسته، نگه داشت چاره ای جز تماشای مشاجره نیست و باید سعی کنیم یکی از آن ها را راضی کنیم…

در واقع مسئله باز یا بسته بودن پنجره نیست! گرم یا سرد بودن هواست. با تبیین مسئله به این شکل، عملکرد به شکل های دیگری مثل دادن لباس گرم به یکی ازاین دو شخص تغییر می کند. بدین معنی که برای رسیدن به نتایج بهتر و تشخیص مناسب ترین استراتژی(راهبرد) حل مسئله ابتدا باید فهم درستی از ماهیت واقعی مسائل پیدا کرد. مثال مناسب در حوزه حقوق خانواده، بدهکاران مهریه هستند؛ تجربه قضات دادگاه های خانواده بیانگر آن است که زنان اغلب از مهریه، به عنوان ابزار فشاری جهت جدایی و طلاق بهره می گیرند. به عبارت دیگر مسئله، تیره شدن روابط زوجین و نارضایتی زن است. به همین دلیل بسیاری از زنان با رضایت شوهر به طلاق دادن، از حقوق مالی خود- من جمله مهریه- چشم پوشی می کنند بنابراین راهکاری چون بیمه مهریه و یا پرداخت صد و ده سکه نمی تواند مسئله را حل کند.

از سوی دیگر در تعیین وکشف راه حل ها و راهبردهای حل مسئله نیز باید به امکانات و محدودیت های موجود در جامعه و محیطی که قرار است راهبردها در آن پیاده و اعمال شوند توجه داشت. با این توضیح که هر راهبردی قابلیت اعمال در هر جامعه ای را ندارد. چه بسا راهبردی در جامعه ای خاص منجر به پیشگیری از وقوع جرم شده و در جامعه ای دیگر به فزونی ارتکاب جرم بیانجامد. بنابراین در ادامه فرآیند کشف مسئله و تلاش برای حل آن بایستی گفته شود «سیاست جنایی، شناخت ]قابلیت[ وسایل و امکاناتی است که قانون گذار می تواند بر حسب آمادگی و امکانات خاص حکومت متبوع، به منظور جلوگیری از ارتکاب جرایم و حمایت از حقوق طبیعی تابعان خود بیابد»[10]

در واقع هنر طراح سیاست جنایی در این است که از کلیه امکانات و وسایل موجود، ابزارهايي براي اعمال يك سیاست جنایی مطلوب استخراج کند. در این معنا گاهی سبک معماری یک ساختمان، با تشخیص تأثیری که در پیشگیری از جرم دارد، یا رنگ پوشش خانم ها، با توجه به این که در روان شناسی از برخي رنگ ها به عنوان رنگ هاي خنثی با قوه دافعه یاد می شود، به ترتیب دو ابزار سیاست جنایی در زمینه پيشگيري از جرایم علیه اموال و منافی عفت است.

علاوه بر این سیاست جنایی همان طور که برخی نویسندگان متعرض این نکته شده اند مفهوم استراتژی را نیز به ذهن متبادر می کند؛« سیاست جنایی یک راهبرد (استراتژی) حقوقی و اجتماعی، مبتنی بر گزینه های سیاسی، برای پاسخ دهی همراه با واقع بینی به مسائل ناشی از پیشگیری و سرکوبی پدیده مجرمانه در معنای وسیع آن است»[11]

در تعريف استراتژي بايد گفت:«استراتژی عبارت است از بهره گیری از کلیه امکانات به منظور تعیین اولویت اهداف و اجرای آن ها به نحوی که احتمال شکست به حداقل و احتمال موفقیت به حداکثر برسد. استراتژی الگو یا طرحی است که هدف ها، سیاست ها و زنجیرهای عملیاتی یک سازمان را در قالب یک کل به هم پیوسته ترکیب کند»[12].

به عبارت دیگر، استراتژی در سیستم معنا پیدا می کند. سیستم مجموعه ای از استراتژی هاست. از همین روست که نگرش سیستمی به مجموعه سیاست جنایی ها امری اجتناب پذیر است.

سیاست دقیقاَ تفکر را نشانه می گیرد؛ یک مرحله قبل از عمل را، و آن دخالت در اندیشیدن و گزینه های مورد نظر شهروندان است. فرض کنید در یک موقعیت، مجری سیاست جنایی دارای چهار گزینه به این ترتیب است: دور، نزدیک، نزدیک تر و نزدیک ترین. منظور از عبارت «نزدیک ترین» همان نتيجه مورد انتظار سیاست جنایی است و منظور از واژه «دور» ارتکاب بزه می باشد. کارکرد سیاست جنایی كارآمد تنها این نیست که شهروند گزینه دور را برنگزیند؛ بلکه این است که شهروند ابتدا گزینه «نزدیک ترین» را مدنظر قرار داده، و چنانچه امكان انتخاب اين گزينه را به هر علّتي نداشته باشد به گزینه های بعدی -نزديك تر و نزديك – متمایل شده، از ارتكاب بزه انصراف پيدا كند. بدین معنی که سیاست جنایی از یک روش سلسله مراتبی تبعیت کند.

متن بالا تکه ای از این پایان نامه بود برای دانلود متن کامل با فرمت ورد می توانید روی این لینک کلیک کنید

 





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 586
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 19 تير 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: